در آغازین شماره مجله دنیای حیوانات، مجلهای را که از این پس به جای مجله نسخه حیوانات منتشر خواهیم کرد، شاید بیجا نباشد اگر داستانی طنز آمیز از یوهانس روسلر اندیشمند آلمانی برایتان روایت کنیم که به زیبایی فرصتطلبیهای کودکانه انسانها را نشان میدهد:
مردی در کنار برکه عمیق آب در پارکی ایستاده بود که رشته افکارش با پرت شدن کودکی دوچرخه سوار به میان برکه آب پاره میشود. مرد بی مهابا کتش را درآورده، خود را داخل آب پرت میکند و به هر مشقتی کودک را که در آستانه خفه شدن است نجات میدهد. بعد دوباره بر میگردد و دوچرخه را این بار با زحمت بیشتر به کنار آب میآورد در آن هوای سرد مرد کتش را دور کودک میپیچد و از او میخواهد زودتر به خانه برود همراه با آدرس و تلفنی برای برگرداندن کت.
روز بعد در حالیکه مرد سرمای شدیدی خورده بود و تب بالایی داشت، تلفن خانهاش زنگ میزند آن طرف خط آقایی با تحکم میپرسد شما دیروز پسرم را از آب درآوردید؟ مرد با لبخند جواب میدهد البته کار خاصی نکردم، وظیفه بود. آقای آن طرف خط دوباره میگوید: دوچرخهاش هم حسابی کثیف شده بود، که آن را تمیز کردیم اما … مرد می پرسد اما چه؟… و پدر کودک اضافه میکند قبل از اینکه پسرم داخل آب بیافتد کلاهی برسر داشت، آن کلاه کجاست؟
شاید این نزدیکترین روایت به همه اتفاقاتی باشد که در طی ۵ سال انتشار نشریه نسخه حیوانات رخ داده است. پنج ، شش سال قبل دوست اندیشمندی به این مجموعه مطبوعاتی مراجعه فرمود. مجوزی برای انتشار داشت، سرمایهای کلان هم برای انتشار یک نشریه تخصصی! و البته آگاهی کامل از روند و اصول فنی انتشار یک جریده! با این همه چرا خواستند شریک برای مال خود داشته باشند تا همین چند وقت پیش بر ما معلوم نبود. باید بگوییم حتی کسانی که بزرگترین تجربه مطبوعاتیاشان خرید روزنامه برای پاک کردن شیشه و انجام امور منزل است احتمالاً میدانند انتشار یک نشریه تخصصی در ۵ سال اول هزینه است و زحمت و زیان فراوان دارد. بنابراین اگر کسی به لطف و جور کشی دیگران صاحب امتیاز و مدیر مسئول نشریهای باقی ماند باید این نکته را بداند که گمان میکنم بداند وإلا به آن همه اصرار ما برای تدارک مکان و نیروی انسانی و تجهیزات مستقل در دوران زیان دهی نشریه وقعی گذاشته میشد.
اینکه در زمانی که اوضاع بر وفق مراد نیست، از دیگری و موقعیتش بهره غیر اخلاقی و ناعادلانه ببریم و با اولین احساس مناسب بودن اوضاع و بهینه شدن امور آن چه را که طی یک قرارداد مشخص به دیگری واگذار کردهایم و شرعاً و قانوناً دیگر حقی در مابقی آن نداریم غارت و تصاحب کنیم با ادعای دینداری و اخلاق و انسانیت هم خوانی نخواهد داشت. علی القصه این داستان تلخیهای بسیار دیگری دارد که انشاء الله وادار به گفتن آن نباشیم. تنها ذکر این نکته لازم است که نیمی از کلیه حقوق مادی و معنوی نسخه حیوانات در اختیار این مجموعه قرار دارد و این بند هیچ اما و اگری ندارد، و در صورت انتشار هر یک از طرفین بدون جلب رضایت طرف مقابل مصادق بارز تعدی و دستاندازی به مال غیر خواهد بود و این مجموعه بلافاصله با ارایه اسناد و مدارک موجود نسبت به تعیین تکلیف قانونی ماجرا اقدام خواهد نمود. بدیهی است طرف مقابل هم هر ادعا و اعتراضی داشته باشد، در بستر خود قابل بررسی است و از آن استقبال خواهد شد. اما ادعاهای رنگارنگ و فرصت طلبانه نمیتواند اصل ماجرا را که تملک تنها ۵۰٪ موضوع است مخدوش نماید.
نویسنده: دکتر احمد قاسم
یک دیدگاه
علی زاهدی
بسیار عالی،موفق باشید