حفره در سر، یک سندرم ناشناخته و مزمن در ماهیان است که اولین بار در منطقه آمریکای جنوبی گزارش شد. این عارضه از حالت خفیف تا شدید ظاهر و منجر به ایجاد نواحی دپیگمانته و در نهایت حفره در پوست میشود. این ضایعات معمولا در نواحی نزدیک به خط جانبی و سر ظاهر میشود. ماهیان مبتلا میتوانند رفتاری کاملا نرمال داشته باشند ولی در نهایت بی حال و بیاشتها میشوند.
با وجود تحقیقات علمی ناچیز نظریه ای که در اینباره وجود دارد این است که، تاژکدارانی شبیه هگزامیتا میتوانند منجر به این عارضه گردند آنها باعث ایجاد عفونت نهفته رودهای شده که نهایتا به کیسه صفرا، طحال، کلیه و عروق مربوطه گسترش مییابد.
در مرحله بعد ضایعه کلاسیک حفره در سر ظاهر میشود که در ابتدا به شکل ضایعات نقطه سوزنی می باشد که می تواند دارای ترشحات سفید و رشته ای حاوی انگل باشد سپس این نقاط گسترش یافته و به هم پیوسته و ضایعات بزرگتری به نام ضایعات آتشفشانی شکل را تولید میکنند که معمولا دچار عفونت ثانویه باکتریایی و یا قارچی هم میگردند. در حالی که این انگل میتواند بسیاری از بافتها را عفونی کند ارتباط آن با این سندرم سوالات بسیاری را ایجاد کرده است.
طی ادعایی دیگر این سندرم میتواند طی آسیبهای اسکلتی ناشی از عدم تعادل مواد معدنی ایجاد گردد همچنین گمان میرود که تراکم زیاد این تاژکدارانی در روده منجر به سوءجذب و در نهایت منتهی به عدم تعادل مواد معدنی میگردد. از طرف دیگر استرسهای محیطی نظیر تراکم زیاد، کیفیت پایین آب و تغذیه ضعیف و بیکیفیت میتواند ماهی را مستعد به این عارضه سازد. از آنجایی که درصد ابتلا در ماهیان بزرگ تر و مسن تر بیشتر است این عارضه میتواند ناشی از کاهش قابلیت ایمنی در سنین بالاتر باشد.
تشخیص اصلی این سندرم براساس مشاهده ضایعات حفرهای بویژه در نواحی سر و خط جانبی و پهلوهاست البته کشت از ضایعات جهت جداسازی باکتریها نیز انجام میشود زیرا تعدادی از ماهیان مبتلا به آنتی بیوتیک تراپی پاسخ میدهند.
در جهت درمان هدف اصلی معطوف به کنترل تاژکدار است اگرچه اثبات نشده که این تاژکدار در تمام ضایعات مربوطه وجود داشته باشد.
کنترلهای محیطی شامل کاهش تراکم، تعویض مکرر آب و تامین جیره متعادل و نیز استفاده از کلسیم، فسفر و ویتامین دی در جیره در بهبود این عارضه موثر است.